آشـــیــانــه عــــشـــق

♥..ســـکانـــس هـــای عـــشــق مـــن و تــــو..♥

 

عاشقانه هایم تمامی ندارد . . .

وقتی تو بهترین اتفاق زندگی ام هستی

 

Amin & Hani

+ دو شنبه 30 شهريور 1394برچسب:,در ساعت19:14 hani| |

آنقدر دوستت دارم که . . .

پروانه ها گیج میشوند!!!

گل ها تعجب می کنند . . . 

و باران دلش آب می افتد!!!

Amin

&

Hani

+ دو شنبه 30 شهريور 1394برچسب:,در ساعت18:55 hani| |

 

בر قَلــــــــــــبِ ڪوچَـڪَم

فرمانروایــــــــــــے میـڪُنے

بـבوלּِ هیـچ نائب السلطنه اے

ڪَسے نمیבانَـב چِه لذَتـــــــــــــــــــــــــــــــے בارב

بهتریـלּ پادشاهِ تاریخ را در

בِل בاشــــــــــتَـלּ....!

Amin & Hani

+ دو شنبه 23 شهريور 1394برچسب:,در ساعت21:43 amin| |

دلم تنگ ميشود برايت


ميخواهم گم کنم دلتنگيم را...


خودم را به آن راه ميزنم!


اما...


خودم گم ميشوم!


در کوچه پس کوچه های خيال...


تا نيايی...


نه من پيدا ميشوم؛


نه دلتنگيم گم...!

 

Amin

&

Hani

 

+ جمعه 13 شهريور 1394برچسب:,در ساعت18:49 hani| |

می ترسم آنقدر دوستت بدارم،

 

که خدا هم شک کند،

 

که آغازِ عشق از آدم و حوا بوده. . .

 

Amin & Hani

 

+ جمعه 13 شهريور 1394برچسب:,در ساعت18:42 hani| |

 

میـان هَـر نَفَسـی کِـه مـــی کـِشَــــــم

هَمهَمِـــــــه ای ســــــــــت

از هَمـــــــــــه پـِـنــهـان

اَمــا از تــو چِــه پِـنـهـان؟

میـان هَـر نَفَسـی کِـه می کِـشَـم

تـــــو هَستـــــــی

کِــــــه مــیکـِشَـــم تــــو را ،

کِــــــه میــــکــُشـــی مَـــــرا ...

 

 

Amin

&

Hani

 

+ پنج شنبه 12 شهريور 1394برچسب:,در ساعت14:57 hani| |

تا حالا بِهِت نَگُفتَم وَلی حالا می خوام بِگَم:

بی تُو میمیرم . . .

تُو دُنیایِ مَنی . . .

دوستِت دارَم فَقَط بِه خاطِر خُودِت . . .

شُدی مَجنونِ عِشقَم . . .

اَگِه یِه روز نَبینَمِت چِقَد دِلَم بَرات تَنگ میشِه . .

نَبودَنِت بَرام پایانِ زِندِگیه . .

یِه گوشِه چِشاتُو بِه هَمِه دُنیا نِمیدَم . . .

می خوام بِگَم : بیشتَر اَز عِشقِ لِیلی بِه مَجنون عاشِقِتَم . . .

هَر جور کِه باشی دوستِت دارَم . . .

مِثلِ نَفَسی بَرام اَگِه نَباشی مَنَم نیستَم . . .

هَر شَب با خیالِت می خوابَم . . .

جایگاهِ هَمیشِگیت تو قَلبِ مَنِه . . .

حاضِرَم قَشَنگتَرین لَحظِه هام رُو با سَخت تَرین دَقایِقَت عَوَض کُنَم . . .

یِک لَحظِه ای کِه تُو رُو میبینَم بِهتَرین لَحظِه زِندِگیمِه . . .

می خوام بِگَم : دَر یک کلام دوستِت دارَم.



Amin & Hani

 

+ پنج شنبه 12 شهريور 1394برچسب:,در ساعت14:34 hani| |

ماه من!


نشانی قلبت را هرگز از ياد نبرده ام


فرسنگ ها هم که دور باشی


هوايت که به سرم بزند


می نشانمت کنار رويا هايم


دست های دلواپسم را


قفل می کنم به بودنت...


"تو"


همان جان منی


که گاهی می رسی به لبهايم...

 

 

Amin

&

Hani

+ پنج شنبه 12 شهريور 1394برچسب:,در ساعت14:29 hani| |

در این خاموشی مطلق

دلم به نور امیدی روشن است

نور امیدی که از چشمان تو نشأت می‌گیرد.

 

برف...

اشک‌های «آسمانی عاشق» است،

که از سردی نگاهش یخ زده

 

بیا و به نظاره‌ی اشک‌های یخ‌ زده‌ام بنشین

تا که گرمای چشمانت

آن را به اشک شوق مبدل کند.

 

سخت است که بگویم

از خاموشی لحظاتم بفهم

دلتنگم...

 

+ یک شنبه 8 شهريور 1394برچسب:,در ساعت10:21 hani| |

نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن

 

ولی کاش بودی تا اشک هایم از شوق دیدارت سرازیر میشد

 

کاش بودی و دست های مهربانت مرهم همه دلتنگی ها و نبودن هایت میشد

 

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت میگذاشتم و دردهایم را به گوش تو میرساندم.

 

بدون تو عاشقی برایم عذاب است...

 

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم

 

کاش میدانستی که چقد "دوستت دارم" و بیش از "عشق" برتوعاشقم

 

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پراز درد و عذاب میشود

 

میدانم که نمیدانی بدن تو دیگر بهانه ای نیست برای ادامه زندگی، جز:

 

"انتظارت"

+ یک شنبه 8 شهريور 1394برچسب:,در ساعت9:56 hani| |

یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره میکنم.

امروز هم گذشت، با مرورخاطرات دیروز، با غم نبودنت...

و سکوتی سنگین و من شتابان در پی زمان بی هدف، فقط میروم

یاس ها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما، گرمی مهر تورا میخواهند.

غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند، میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی

صدای قدم هایت را میشنوم.

اما تونیستی...

فقط صدایی مبهم...!

رفتی و خورشید را هم بردی و من در این کوچه های تنگ و تاریک، سرگردانم و منتظر.

برگی از زندگی را ورق میزنم:

امروز به پایان دفترم نزدیکم...!

((مــــــــــرگــــــــ))

+ یک شنبه 8 شهريور 1394برچسب:,در ساعت9:49 hani| |

چه زیبا گفتم: دوستت دارم، چ صادقانه پذیرفتی!

چه فریبنده آغوشم برایت باز شد، چه ابلحانه با تو خوش بودم!

چه کودکانه همه چیزم شدی، چه زود بخاطر یک کلمه مرا ترک کردی!

چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم، چه حقیرانه واژه غریبه خداحافظی بر من آمد!

چه بی رحمانه من سوختم......!

امشب بغض تنهایی من دوباره میشکند، چشمانم بس که باریده دیگر حتی تحمل نور مهتاب را ندارد.

آخ که چقدر تنهاییم......!

دل بیچاره ام بس که سنگ صبورم بوده خرد شده و انگشتانم بس که برایت نوشته خسته شده!

روبروی آیینه نشسته ام

آیا این منم؟؟؟

شکسته... پیر... تنها

تو با من چه کردی؟؟

شاید این زمزمه های آخر دلتنگی ام باشد و دیگر هیچ نخواهم گفت.....

اما...

منتظرم

پس برگرد، عاشقانه برگرد....

 

+ یک شنبه 8 شهريور 1394برچسب:,در ساعت9:33 hani| |



طراح : صـ♥ـدف